شعر

Mr PACT جمعه 4 مرداد 1392 ساعت 12:08 ب.ظ

میثاق جان من فکر می کنم تو این شمع رو روشن کردی

می خوام این یه پست ثابت باشه شاید کم کم روی افکارم تاثیر بذاره ومن دوباره این شمع رو که رو به خاموشیه روشن نگه دارم

Mr PACT جمعه 4 مرداد 1392 ساعت 03:54 ب.ظ http://misaghetanha.blogsky.com

ای وای... سعی کنید هر چه زودتر روشنش کنید...

دارم سعی می کنم روشنش کنم ولی نمیشه فک کنم کبریتام نم کشیده مشکل از جای دیگه نشات می گیره

شادی جمعه 4 مرداد 1392 ساعت 04:56 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

این شعــرها

عوارض ِجانبـــــی ِ نَبـــود ِ توســت

به دل نگیـــر

فقــط مــــرا ،

ذرّه ذرّه میـــمیراند ...

سلام ممنونم خوبم عزیزم
تو خوبی؟بچه ها خوبن؟

ممنون عزیزم خیلی قشنگ بود

خدا رو شکر خوبم بچه ها هم خوبند

شادی شنبه 5 مرداد 1392 ساعت 12:40 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

همیشه هم قافیه بوده اند، “ســ ـ ـیب” و “فریـ ـ ـب”!
همانند سیبی که آدم و حوا را فریب داد و حالـــا هم با هم میگوییم
“سیــــــــ ــب”
و دوربین های عکاسی را فریب میدهیمـــ
تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مصنوعی…

خیلی قشنگ بود عزیزم

شادی شنبه 5 مرداد 1392 ساعت 06:31 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

امشب که بلرزید دل و بغض صدایت
آرام روان گشت دلت سوی خدایت
رفتی به در خانه آن قاضی حاجات
یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت

امشب شب قدر اوله التماس دعای بسیارعزیزم

شادی چون دعات کردم فراوان وهمچنین وبرا ی همه دوستان عزیزم آ رامش طلب کردم امیدوارم مستجاب بشه

شادی دوشنبه 7 مرداد 1392 ساعت 11:25 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

امشب ...
از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد ...
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازآرد ...

یک عمر تماشای دری خون آلود / یاد آوری حادثه ای سرخ و کبود

کم کم به علی بال پریدن میداد / ای تیغ نیازی به حضور تو نبود . . .

التماس دعا