همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار
همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار

سخنی گهر بار از مولی متقیان

خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارها را اصلاح کند .(مولی متقیان علی ع)



دوستان این سوغاتی معنوی رو   از سفر زیارتیم بپذیرید .

حرف های ناگفته ...




همیشه سکوت علامت رضا نیست ...

گاه پر است از حرف های ناگفته ...

و وای بر روزی که روزگار ، سکوت را برایت معنا کند ...

صندوق صدقه



 

صندوق صدقات نیست دل من ،



که گاهی سکه ای محبت در آن بیاندازی



و پیش خدای دلت فخر بفروشی



که مستحقی را شاد کرده ای

شکایت


 

 

 

ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت کردند

 وقتی دریا آرام شد خود را اسیر تور یافتند

تلاطم زندگی حکمت خداست،

"پس ازخدا بخواهیم دلمان آرام باشد،نه اطرافمان"



امید به زندگی...


 


 سپیده که سر بزند٬ دراین بیشه زار خزان زده

شاید گلی بروید...

مانند گلی که در بهار روییده

پس بنام زندگی... 

هرگز مگو

هرگز!!!

هفت سین قرآنی



هفت سین قرآنى

 

صاحب کتاب بازار دانش گوید: در یکى از نسخ دیدم که این هفت سین را به حضرت على علیه السلام نسبت داده (العهدة علیه ) که هر کس در روز اول فروردین هفت سینى را که ذکر مى شود در کاسه چینى با مشک و زعفران بنویسد و با گلاب آن را شسته میل نماید تا سال بعد از هر بلا محفوظ خواهد ماند.

 

و آن هفت سین به این قرار هستند:

۱- (( سلام على نوح فى العالمین (۸۵) )) (سلام بر نوح که بر عالمیان فرستاده شد)

۲- (( سلام على ابراهیم (۸۶) )) سلام بر ابراهیم

۳- (( سلام على موسى و هرون (۸۷) )) سلام بر موسى و هارون

۴- (( سلام على آل یس (۸۸) )) سلام بر آل یس (که همان ائمه اطهار هستند)

۵- (( سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (۸۹) )) سلام بر شما خوش آمدید در این بهشت داخل شوید و همیشه در آن جاودان مانید.

۶- (( سلام قولا من رب رحیم (۹۰) )) سلامى است از قول پروردگار مهربان

۷- (( سلام هى حتى مطلع الفجر (۹۱) )) این شب رحمت است و سلامى است تا طلوع فجر و سپیده صبح

 




نیایش




خدا یا......


نعمت سلامتی مبداهمه نیازهاست



عاقبت به خیری مقصد همه نیازها



بین این مبدا تا آن مقصد والا ترین نیازها,


دلخوشیست,


به بزرگتریت  سوگند در ا ین آخرین روزهای



سال آنرا به تمامی عزیزانم عطا فرما ....



 


الهی آمین ...




عشق ویرانگر

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند

هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند

 ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلت


هرچه جز یاد مرا با خاک یکسان می‌کند


اشک می‌داند غم افتاده‌ای مثل مرا

چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!موج را برخورد صخره کی پشیمان می‌کند؟


مثل مادر عاشق از روز ازل حسرت‌کش است

هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند

درد بی‌درمانشان را مرگ درمان می‌کند

 

حراج محبت




ایستادن اجبار کوه بود 


رفتن سرنوشت آب 


افتادن تقدیر برگ 


پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم