همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار
همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار

به هر کسی که شبیه تو بود دل بستم

نگاه کن !چه زیاد و چه زود دل بستم 


به گل ،به می ، به عود ، دل بستم

سکوت کهنه ی تبعید و ناله ی زنجیر

به هر صدا که تو را می سرود دل بستم

و من که معنی وهم شب و عدم بودم

به چشم های تو -یعنی وجود -دل بستم

به خانگاه و به معبد ،به آسمان و سکوت

به هر چه عقل مرا می ربود دل بستم

ستون ستون ،غم تو شد مقیم شهر دلم

وزید بغض و به زاینده رود دل بستم

چه اعتراف غریبی ست این که سی و سه سال

به هر کسی که شبیه تو بود دل بستم

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شادی پنج‌شنبه 18 آبان 1391 ساعت 10:54 ب.ظ http://www.shadi-shadi.blogsky.com

آخه زاینده رود که دیگه خشک شده به چی چیش دل بستی جانم؟بیا به خودم دل ببند که دلدارِ خوبیم جونِ تو

ای بابا شادی جون اون موقع که من زاینده رودو دیده بودم وبهش دل بستم پر آب بود حال دیگه الان بی آب شده خبر ندارم من فقط پر آبیش یادمه

مهدی دوشنبه 22 آبان 1391 ساعت 10:40 ق.ظ http://spantman.blogsky.com

خیلی خیل قشنگ بود لطفا بنویسید از کیه
مرسی

سلام آقا مهدی من نمی دونم این شعر از کیه

اعظم رمضانی یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت 12:18 ق.ظ


سلام دوست خوبم.این شعر زیبا از دکتر سید عبدالحمید ضیایی شاعر/فیلسوف معاصر است .از ایشان کتاب های متعددی به چاپ رسیده است.از جمله مجموعه شعرهای در تناسخ کلمات و لیلی های لیبرال.این شعر از مجموعه لیلی های لیبرال است.موفق باشید.

ممنون عزیزم از اینکه اطلاع رسانی کردی . شعر بسیار زیبایی دوست داشتم ببینم از کیه چون احساس می کردم شاعرش سرودههای زیبایی دارد .زیباترین بیت آن :
به چشم های تو _یعنی وجود دل بستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد