همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار
همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار

هفت سین قرآنی



هفت سین قرآنى

 

صاحب کتاب بازار دانش گوید: در یکى از نسخ دیدم که این هفت سین را به حضرت على علیه السلام نسبت داده (العهدة علیه ) که هر کس در روز اول فروردین هفت سینى را که ذکر مى شود در کاسه چینى با مشک و زعفران بنویسد و با گلاب آن را شسته میل نماید تا سال بعد از هر بلا محفوظ خواهد ماند.

 

و آن هفت سین به این قرار هستند:

۱- (( سلام على نوح فى العالمین (۸۵) )) (سلام بر نوح که بر عالمیان فرستاده شد)

۲- (( سلام على ابراهیم (۸۶) )) سلام بر ابراهیم

۳- (( سلام على موسى و هرون (۸۷) )) سلام بر موسى و هارون

۴- (( سلام على آل یس (۸۸) )) سلام بر آل یس (که همان ائمه اطهار هستند)

۵- (( سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین (۸۹) )) سلام بر شما خوش آمدید در این بهشت داخل شوید و همیشه در آن جاودان مانید.

۶- (( سلام قولا من رب رحیم (۹۰) )) سلامى است از قول پروردگار مهربان

۷- (( سلام هى حتى مطلع الفجر (۹۱) )) این شب رحمت است و سلامى است تا طلوع فجر و سپیده صبح

 




نیایش




خدا یا......


نعمت سلامتی مبداهمه نیازهاست



عاقبت به خیری مقصد همه نیازها



بین این مبدا تا آن مقصد والا ترین نیازها,


دلخوشیست,


به بزرگتریت  سوگند در ا ین آخرین روزهای



سال آنرا به تمامی عزیزانم عطا فرما ....



 


الهی آمین ...




عشق ویرانگر

مثل گیسویی که باد آن را پریشان می‌کند

هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند

 ناگهان می‌آید و در سینه می‌لرزد دلت


هرچه جز یاد مرا با خاک یکسان می‌کند


اشک می‌داند غم افتاده‌ای مثل مرا

چشم تو از این خیانت‌ها فراوان می‌کند

با من از این هم دلت بی‌اعتناتر خواست، باش!موج را برخورد صخره کی پشیمان می‌کند؟


مثل مادر عاشق از روز ازل حسرت‌کش است

هرکسی او را به زخمی تازه مهمان می‌کند

عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند

درد بی‌درمانشان را مرگ درمان می‌کند

 

حراج محبت




ایستادن اجبار کوه بود 


رفتن سرنوشت آب 


افتادن تقدیر برگ 


پس بی هیچ چشم داشتی حراج محبت کنیم 

به مناسبت مرگ پدر رویا جون


 

تولد انسان روشن شدن کبریتی

ومرگش خاموشی آن

بنگر دراین فاصله چه کردی ؟

گرما بخشیدی ؟

یا سوزاندی ؟



 رویای عزیزم این متنو  واسه پدرت گذاشتم  تا بدین وسیله مرهمی باشم برای درد های دلت  روحش شاد .

زندگی کوتاه نیست




زندگی کوتاه نیست

مشکل اینجاست که
ما زندگی را دیر شروع میکنیم....

بگذار برود




پرنده که رفت , بگذار  برود 


هوای سرد بهانه است 


هوای دیگری در سر دارد .......

خداجونم دوستت دارم


خواستم بنویسم پایان زندگی


اما یادم امد که دستان خدارا در دست دارم


پس مینویسم شروع زندگی 


تا کسی جز خودش نتواند پایانش را امضا کند




به قول گابریل گارسیا مارکز:

 "هیچ کس لیاقت اشک های تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی

دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود."

دیگر بازی نمیکنم ....

 

 


             

 

گاهــــــــی دلـــــــم می خواهــــــــد

 

یــــــک گوشـــــــه بنشینــــــم

 

پشتـــــــــم را بکنــــــــم به دنیــــــــا

 

پــــــاهـــــایم را بغــــــل کنـــــــم وبلنــــــدبلنــــــد بگویــــــــم؛

 

مـــــن دیـــــگر بازی نمیکنــــــم...!