همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار
همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار

حافظ


مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست

تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
واله و شیداست دائم همچو بلبل در قفس
طوطی طبعم ز عشق شکر و بادام دوست
زلف او دام است و خالش دانه آن دام و من
بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر
هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست
من بگفتم شمّه‌یی از شرح شوق خود ولی
دردسر باشد نمودن بیش از این ابرام دوست
گر دهد دستم کشم در دیده همچون توتیا
خاک راهی کان مشرّف گردد از اقدام دوست
میل من سوی وصال و قصد او سوی فراق
ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست
حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
زآن که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست

نظرات 2 + ارسال نظر
Mr PACT چهارشنبه 28 فروردین 1392 ساعت 11:36 ب.ظ http://misaghetanha.blogsky.com

شادی پنج‌شنبه 29 فروردین 1392 ساعت 01:53 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

بد گیر دادی به ماها ؛حواست هست؟[:S038]
حالا ما دام پهن میکنیم واست دیگه نه؟؟؟
یه نشستی باید با رویا داشته باشم من اینجوری نمیشه

ای بابا شادی جون چه گیری چه کشکی ؟
دیروز به حافظ جان تفال زدم این ابیات اومد
خوب این نشست کی بر قرار میشه که منم با خودم یار بیارم تهنا نباشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد