ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دوست دارم از چمدان لبخندی که انتظار دیدنت را می کشد بگویم و از آهوی مضطرب قلبم
، که جنگل نگاه تو را جستجو می کند .
و دوست دارم از برکه خیالم و ماهیانی که نام تو را می برند حرف بزنم و از چکاوک هایی که
آمدنت را جشن گرفته اند .
هر شب خواب می بینم که آمده ای و من چمدان لبخند را گشوده ام و برایت شعر می
خوانم ...
و هر صبح می بینم که چقدر خوشبو شده ام !
تـنهــــا چیزی که خرجــــی ندارد
جـــاری شدن در ذهــــن دیــــگران است....
پس آنگونه جاری شــــوید
که خنــده بر لبانشـــان نـــــــقش بــــبندد ...
نه نـــــــفرت در دلشـــــــان
الان من چه جوریم ؟
نفرت یا خنده ؟
خــــدایا
دلم هوس یک نماز دو نفره کرده است ...
فقط من باشم و تو !!!!!
دروغ نگو الان موقع اذانه پس چرا مثل من نشستی پای نت برو نمازت بخون
خوب آخه هنوز اکی ازش نگرفتم که 2نفره باشه
تا میام که دوتایی خلوت کنیما اَره اووره شمسی کوره که میدون میان
جدی میگی خوب عذرتو می پذیرم گلم می خوای من سرشونو گرم کنم تو بری خلونگاه ؟
آخ قربونت دعات میکنم اگه اینکارو کنی
از پسش بر میای؟
قربونت گلم
به تو هم
ولی تا تعطیلات مونده هنوزا
یعنی دیگه نمیای
راستی گمونم آب رویارو برده راحــــــــــــــــت شدیـــــــــــــم خبری ازش نیست
هــــــــه طفلی زویا جون
دیونه منظورم یه چیزه دیگه بود
اوففف با این دندان درد که من دارم حتما خوش می گذره
چرا نیام میام گلم
میگم اگه اس تو جواب نداده حتما حتما آب بردش بی خیال یه غر غرو کمتر
منم دلم واسه زویا جون می سوزه تیمش به همین زودی از هم پاشید
بابا نظرایِ سسکیمو چرا تآیید میکنی ؟
نظراتمونو فیلتر میکننــــــــــــــا
اه سکسی، کوش، کجاست ،کی ؟ پسسسسسسسسسسس چرا من ندیدم
ای بابا ایراد نگیر دیگه اعتماد به نفسم کم میشه ها
ممنون خدا رو شکر تو پسندیدی عزیزم
من هم دوست دارم
فقط
در خواب ببینمش
حتی در خواب
سلام استاد خبری ازتون نیست اتفاقا دیرو ز پیش شادی جون بودم خبرتونو ازش گرفتم .
چرا فقط تو خواب ببینیش مگه تو بیداری نمشه استاد نکنه شماهم از دیدن محروم کردن
سلام
خیلی ادبی و تخیلی بود ، خوب بودا ولی من .....
راستی شما دو تا ، چه بلای سر هم تیمیم آوردید ؟ نکنه سرشو کردین زیر آب ؟ تازه یه هم تیمی پیدا کرده بودما ، چشم دیدن ما رو ندارین ؟
میگم خوبه حالا پیداش بشه بگه من تورو توی تیمم راه نمیدم . از اینجا مونده از اونجا رونده میشم .
سلام
ببین زویا جون پیشترها می گفتی حالم زیاد خوب نیست الان احساسم اینه که خیلی بهتر شدی ومن از این بابت خیلی خوشحالم
برای اینکه بهتر از این که هستی بشی بهتر به رویاهت زیاد فکر کنی وبراشون حدومرزی قرار نده من توی کتاب دنیای سوفی قسمتی از نوشته که درمورد فروید بودو خوندم خیلی برام جالب بود مخصوصا داستان رقصیدن هزار پا واینکه لاک پشت با یه نامه شیطانی چه طوری تونست اون از رویا زیبا رقصیدن دربیاره
قسمتی از کتاب نوشته بود تخیل که به بند تعقل در بیاید نتیجه غم انگیزی دارد .حالا این نوشته ها توی تخیلات نویسنده است مهم نیست باارزش باشه، واقعی باشه، یا اصلا برای مخاطب خاصی نوشته باشیم مهم اینه که از ناخودآگاه بیرون بریزیمشون تا جا برای تخیلات نو داشته باشیم عزیزم اگه کتاب دنیای سوفی قسمت فروید رو بخونی درک بیشتری از نوشته هام می تونی داشته باشی
درمورد رویا والا اون رفته بود دریا خوش گذرونی وحتی یه خبر از ما نگرفته آدم خوبه تو خوشی ناخوشی به فکر دوستاش باشه دوست داشتنه یه طرفه درد سره
نگران نباش بلاخره میاد سر می زنه من وشادی جون چشم دیدن شمارو داریم چرا نداشته باشیم ؟ این هم تیمی شماست که....... نه نه بزار فعلا تو ناخود آگاهم بمونه یه روز می ریزمش بیرون
شما لطف دارید ممنونم و سپاسگزارم
هستیم کم و بیش
شما دائم سر میزنید ولی من کم
باید ببخشید تقصیر و کوتاهی از بنده است
سلام استاد خواهش می کنم من وظیفه خودم می دونم خبر شمارو بگیرم فقط نگران شدم چرا دیگه پست نمی زارید ایشالله هر جا هستید صحیح وسالم باشید
مهم نیست عمر "کوتاه" باشد ، یا "بلند"!
مهم ، نفس هایی ست
که با تو "کوتاه" و بی تو "بلند" کشیده می شود
کدوم نفس ،نفسهای من که همش بلند کوتاه وموتاه نداره اصلا نمی دونم نفس کوتاه چی هست
وقـتـی یـه آدمـی تـرکـت کـرد و رفـت..
حـتـی اگـه تـمـام زنـدگـیـت پـُر بـاشـه از ردِ پـاش..
بـایـد بـذاری بـره...
اگـه دلـش بـاهـات بـود، هـیـچ قـدرتـی نـمـی تـونـسـت وادارش کـنـه بـه رفـتـن.
عضــــــــے چیـــزهـا را باـےـد بنـویسـمـ
نـــہ بـراے اینـکـــہ همـــہ بخـوننــ و بگنــ عالــــےـهـ
براے اینکــــہ خفـــہ نشمـ
همینــ
به من گفت برو گورت را گم کن… و حالا هر روز با گریه به دنبال قبر من میگردد! کاش آرام پیش خودت و زیر زبانی میگفتی: ”زبانم لال”!
درد و دلــ هایتــ را بــہ کسـے نگــ ـ ـو
چوטּ یــاد مـے گیرنــ ـ ـد چگــونــ ـہ دلتــ را بــہ درد آورنــد
نمی خواهد مرا «عاق» کنی؛
همین که نگاهت رنجیده باشد؛
دنیای من، جهنم است …!
آرزوهایم هوایی میشوند …!
به باد میروند …!
دود میشنود …!
حس میکنم معتاد حسرت هایم شده ام…!
هر آهنگی که گوش میدهم
به هر زبانی که باشد
بغضم را میشکند …
نمی دانم
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است …
یــــــــک روز
به خودت می آیـــــی
آن روز می فهمـــــی خــــــودت را
به پـــــای کســـی کـــــه هیـــــچ وقــــت
پیـــــشت نبـــــــوده ، پیـــــر کــــردی …
تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف …
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد …
از این صدا متنفر بودم اما …
چشم هایم را میمالم …
new message …
تا لود شود آرزو می کنم … کاش تو باشی …
سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود !!
دست روی دلم نگذار...
پاگذاشتی کافیست...
با این یکی کاملا موافقم
بـَعـב از رَفـتـَنـَشـ : مـوهـایـَـمــ ـ را از تــَـــﮧ زבمـ !!!
בیـפּانــــﮧاَمـ ـ میـڪـرد
פֿــاطـره ے בسـتــانَـشــ
بسیار بسیار زیبا عزیزم
پیر شدن این نیست که
نشونه پیری در ظاهرتون پیدا بشه
هر زمانی که از درون احساس شادی نکردید
اونموقع دارید پیر میشید.....!
ممنون خیلی خیلی قشنگ بود به دلم نشست