همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار
همدل و همراز

همدل و همراز

هرکه در هر کار با عشق است یار کار او باقی است اندر روزگار

باد


بـــاد؛

 

 

 

      ورقه های دفتر شعرم را باد با خود برد...

 

 

 

                                                 فردا تمــام شهر،عاشقت میشوند!

 

 

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
Mr PACT یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 06:51 ق.ظ http://misaghetanha.blogsky.com

قشنگه...

زویا یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 12:36 ب.ظ

سلام
کوتاه و زیبا ، مثل همیشه .
دو تا سوال : بعد از "شعرم را " باد نباید باشد ؟
چرا توی پست قبلی نمیشد نطر نوشت ؟

سلام
زویا جون حرفتون کاملا درسته فک کنم دیشب به علت خستگی زیاد ومهمانداری زیاد وقتی کنار پنکه نشسته بودم تا این متن کوتاه رو کپی پیس کنم در این حین، باد پنکه وزیدن گرفت و واژه باد رو از شعرم برد باید به این دقت نظرتون نمره بیست بدم عزیزم توی کلاس هم خانمی هست که متولد این ماه زیباست گرم مهربونه مثل تو ولی کشته منو با این دقت نظر ی که داره دائم باید کلمات رو شمرده شمرده بگم وگرنه شروع به سر به سر گذاشتنم می کنه خوب خوشگلم سوال بعدی من نمی دونم چرا نمیشه باید پیگیری کنم بینم چه میشه کرد

زویا یکشنبه 17 شهریور 1392 ساعت 09:05 ب.ظ

مگه من متولد این ماهم که اون خانم رو با من مقایسه کردی؟

من دقت نظر ، ومهربونی تو مقایسه کردم بعدش با این پرسش می خوای به چی برسی ؟
مگه ماه بدی پر حرارت که هست تو هم که همین خصوصیت رو داری
دقت نظرتم به این ماهیها می خوره .......فقط مونده برات یه جشن
تولد بگیرم

ببین زویا جون من زیر دست یه استاد زبردست بزرگ شدم


به راحتی به هر سوالی که جواب نمی دم :آخه اون درسهای قشنگی رو بهم یاد داده من مدیون اون درساشم الان هم که به آرزوی خودم یعنی درس دادن رسیدم همیشه به یاد گفته هاش ورفتارش هستم

حسین سه‌شنبه 19 شهریور 1392 ساعت 09:39 ق.ظ http://www.myimmortalbeloved.blogsky.com

قشنگه
پست شما باعث شد این شعر رو برای
عزیزترینم بگم
اجازه بدید این شعر رو در وبلاگ شما
به عزیزترینم هدیه کنم

دفتر شعرم ورق هایش زتوست
بند و بیت و مصرعش از آن توست

اول و آخر همه بیتی ز عشق
مطلع شعرم همه با نام توست

زیبا بود پستتون

سلام استاد

ممنون استاد خوب خوشحالم که این پست من باعث شد طبع زیبای شاعری تون شکوفه کنه
منم خوشحالم وبلاگ منو قابل دونستید وشعر رو تقدیم عزیز ترینتون کردیید

زویا پنج‌شنبه 21 شهریور 1392 ساعت 06:18 ب.ظ

سلام
حالا باید به استادتون آفرین گفت که خوب درس داد یا به شما که خوب یاد گرفتید ؟ حالا این استادتون کی هست اینقدر ازش تعریف می کنید ؟ همون خانمی که توی پستای قبلی ازش گفته بودی ؟

سلام
زویا جون ببین باید آفرین بگی هم به من وهم به استادم البته زویا جون قبلش باید بگم این استاد من از اون همه فن حریفاست من ساده فکر می کردم مثل خودم ساده دله وفقط با من این طوری مهربونه ولی غافل از اینکه اون با همه مهربونه می تر سم بهت معرفی کنم تو هم که روحیه حساس ومهربونی داری یه موقع عاشقش میشی باز از اینی که هست حالت بدتر میشه گلم آخه من دیگه طاقت دوری تو ندارم به خدا تابستون پر کاری رو گذروندم دیگه آخرش کم آوردم شادی که الان نمیتونه بیاد بهم سر بزنه رویا هم نتش قطع میثاق هم گاهی میاد گاهی نمیاد الان تو بگو من چه طوری این هفته آخر تابستون بگذرنونم ? لاقل دلم به تو خوشه بی خیال نمی خواد باهاش رابطه برقرار کنی اون مثل ابر بهار گاهی هست گاهی نیست گاهی بارونیه گاهی با رعدو برق عجینه گاهی هم مثل گلهای بهاری لطیف وخوشبو آخه گلم اونم مثل تو متولد فروردین اخلاقشم مثل بهار نمی دونی چه برخوردی باهاش کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد